يا ارض الطّاء ياد آر هنگامی را که مقرّ عرش
بودی و انوارش از در و ديوارت هويدا . چه مقدار
از نفوس مقدّسه مطمئنّه که بحبّت جان دادند و
روان ايثار نمودند . طوبی از برای تو و از برای
نفوسی که در تو ساکنند . هر صاحب شمّی عرف
مقصود را از تو میيابد . در تو پديد آمد آنچه مستور
بود و از تو ظاهر شد آنچه پوشيده و پنهان . کدام
عاشق صادق را ذکر نمايم که در تو جان داد و در خاکت
پنهان شد . نفحات قميص الهی از تو قطع نشده و
نخواهد شد . ما ذکر مینمائيم ترا و مظلومان و
مظلوماتی که در تو مستورند ... ای ارض طاء حال
هم از فضل الهی محلّ و مقرّ دوستان حقّی . طوبی
لهم و للّذين هاجروا اليک فی سبيل اللّه مالک
هذا اليوم البديع . طوبی از برای نفوسی که بذکر
و ثنای حقّ ناطقند و بخدمت امر مشغول . ايشانند
آن نفوسی که در کتب قبل مذکورند .
٥٩