آنچه در آسمانها و زمين است مَحالّ بروز صفات و
اسمای الهی هستند ، چنانچه در هر ذرّهای آثار تجلّی
آن شمس حقيقی ظاهر و هويداست که گويا بدون
ظهور آن تجلّی در عالم ملکی هيچ شيئی بخلعت
هستی مفتخر نيايد و بوجود مشرّف نشود . چه
آفتابهای معارف که در ذرّه مستور شده و چه بحرهای
حکمت که در قطره پنهان گشته . خاصّه انسان که از
بين موجودات باين خلع تخصيص يافته و باين
شرافت ممتاز گشته ، چنانچه جميع صفات و اسمای
الهی از مظاهر انسانی بنحو اکمل و اشرف ظاهر و
هويدا است و کلّ اين اسماء و صفات راجع به اوست .
اينست که فرموده : " الانسان سرّی و انا سرّه . "
٧٢