عالم از برای عرفان اين ظهور خلق شده ، خود را محروم منمائيد و از کوثر بيان
رحمن خود را منع مکنيد ، به قلب بشتابيد ، شايد فائز شويد به آنچه که مقصود از
خلقت عالم عرفان او بوده . نقطه بيان می فرمايد : اگر نفسی يک آيه بياورد اعراض
مکنيد و ساکت باشيد و از او بطلبيد ، شايد به عنايتش فائز شويد . و همچنين در
کتاب جزا می فرمايد : " اذا سَمِعتم باَمرٍ مِن عِنده فلا تقولوا لا ، الّا و
انتم تقولون اللّه اعظم مِن کلّشیءٍ و کلّ خلق لَه و کلّ لَه عابدون " . حال
تفکّر لازم . اين است آن تفکّری که در کتب قبل و بعد ذکرش بوده . هر منصفی از
بيانات نقطه اولی اين قدر ادراک می نمايد که اگر ظهور ظاهر نبود به اين کلمه
تکلّم نمی فرمود ، چه که هر نفسی اليوم قادر است بر ترکيب يک آيه يا دو آيه و
اَزيَد و از عنايت محيطه اين ظهور اولياء حقّ تکلّم می نمايند و
١٢٥
می نويسند آنچه که علما از اتيان به مثل آن عاجز و قاصرند . باری چون آفتاب ظهور
از افق مُکلّم طور ظاهر و مُشرق بود به اين بيانات واضحه صريحه ناس را تربيت
فرمودند که مباد در حين اظهار محروم شوند و يا از ايشان امری ظاهر شود که سبب و
علّت خسران ابدی گردد . امر اللّه لعب اطفال نيست که هر يوم نفسی ظاهر شود و سبب
تشتّت و اختلاف گردد .
١٢٦