حمد مقدّس از قلم و مداد ساحت امنع اقدس حضرت محبوبی را لايق و سزاست که اهل
بها را به بلا تربيت فرمود و به ملکوت بقا راه نمود . تعالی تعالی مقتدری که
اشجار فردوس اعلی را از خون مرتفع فرمود و بلند نمود و بلايا و قضايا را مع
حدّت و تلخی لانهايه در کام احبّائش احلی از سُکّر مقدّر داشت . اوست محبوبی که
بأسا و ضرّا عشّاقش را از سبيلش منع ننموده و نخواهد نمود . لَعَمر محبوبنا و
محبوبکم جان اگر در رهش فدا نشود به خردلی نيرزد و جوهر روح اگر در قدومش نثار
نگردد از صخره پست تر و بی مقدار تر و لکن اين جوهر را جز صرّافان احديّه کسی
نشناسد . بی بصر اگر در فردوس اعلی وارد شود چه قسمت برد و بی سمع اگر به سدره
طوبی نزديک شود چه استماع نمايد ؟ صرّافان اين جوهر گران بها نفوسی هستند که می
فرمايد : " لا يَسبِقونه بالقول و هم باَمره يَعمَلون " و همچنين می فرمايد :
"لا تُلهيهم تجارة و لا بيع
١٤١
عَن ذکرِ اللّه " . آيا گمان می رود نفسی را موت ادراک ننمايد ؟ لا واللّه ،
کلُّ نفسٍ ذائقةُ الموت " . در اين صورت اگر البتّه نثار محبوب شود و فدای مقصود ،
اولی و احسن . استغفر الله از اين ذکر ، چه که صد هزار رتبه اولی و ارجح از
اين ذکر هم استغفر الله . از حقّ جلّ جلاله سائل و آمل که ابصار کلّ را به کُحل
عرفان منوّر فرمايد تا جميع به چشم ظاهر و باطن مشاهده نمايند آنچه را که اهل
نفس و هوی از مشاهده آن محرومند و از عرفان آن ممنوع .
١٤٢