يا اَبَاالحسن ، انشاء الله به کوثر معانی و بيان که در کلمات الهی مکنون و
مستور است برسی و از آن بياشامی . کلّ به کلمة اللّه ناطقند و لکن يک نفس به
اصغاء کلمه مبارکه " قل اللّه ثُمّ ذَرهُم فی خوضِهم يَلعَبون " جان داد و نفس
ديگر بعد از اصغاء آيات الهيّه که از حدّ احصاء خارج است از محلّ خود بر نخاست ،
از نفحات ايّام محروم ماند و از انوار وجه بی نصيب . به لفظ ، ذکر کوثر و سلسبيل
می نمايند و هر دو اَمام وجوه ظاهر و از آن به غايت بعيد و دور . قلم اعلی در
کلّ احيان اهل امکان را نصيحت می فرمايد به آنچه ظاهراً و باطناً منفعت آن به
خود آن نفوس راجع است ، مع ذلک گوش را از اصغا منع نمودهاند و چشم را به حجبات
هوائيّه از مشاهده انوار محروم داشتهاند .
١٧٢