بگو اين است آن نبأ عظيمی که در فرقان ذکر شده و اين است آن ايّامی که حقّ
کليمش را به آن اِخبار فرموده . اين ظهور اعظم به نفس خود ظاهر بوده و هست ، در
اثبات امرش محتاج به احدی نبوده و نيست . معادل کتب قبل و بعد از سماء مشيّتش
نازل و آنچه از بعد واقع از قبل از قلم اعلی به کمال تصريح جاری و ظاهر . سُوَر
ملوک را مشاهده نمايند که شايد متذکّر شوند و حقّ را از دونش امتياز دهند . بگو
لَعَمرُ الله از اصل امر اطّلاع نداری و از دريای دانائی بی نصيبی ، احدی بر
کيفيّت اين ظهور آگاه نه . نقطهء بيان بنفسه گواه بوده و هست ، جوهر بيان را اخذ
فرموده و فی الحقيقه آن جوهر به مثابه روح بيان است و تاج آن ، قولهُ تبارک و
تعالی : " و قد کتبتُ جوهرةً فی ذکرِه و هو انّه لايستَشارُ باشارتی و لا بما
ذُکِرَ فی البيان " .
٢٠٥