واضح است بر هر صاحب بصری که نه طاعت ممکنات بر قدر او بيفزايد و نه عصيان
موجودات از شأن و مقدار او بکاهد . هرگز اعمال معدودی معدوم به ساحت قدسِ قدم
در نيايد و لوثِ فانی ذيلِ عزّ باقی را نيالايد . غير او نزد او مذکور نه و دون
او را در مقعد او اسمی نه .اَلممکنُ فی حدِّ الامکان و الواجبُ فی علوّ القدس و
الشّأن . و بعد از ثبوت اين مقامات ديگر شبهه نيست که آنچه از سماء لايزالی
نازل شده و يا می شود مقصود ارتقای خود عباد است ، مع ذلک بسی از انصاف دور است که
خود را از نفحات قدس اين ايّام محروم نمايند . و اين قدر معلوم باشد که قدر خردلی
از اعمال ممکنات مکتوم و مستور نيست و لکن نظر به عطوفت کبری و احاطه رحمت
بر
اشياء اظهار و ابراز نشده و نخواهد شد و چون جسارت از حدّ اعتدال ميگذرد ، لهذا
بعضی
عباد را مطّلع می فرمايد که شايد سبب خجلت شود و ممنوع شوند و الّا از غايت رحمت و
٢٠٧
عنايت هرگز راضی بر کشف عيوب عباد خود نبوده و نخواهد بود . آخر بگو به عباد الله
که اهل بغی و فحشاء و اصحاب غفلت و عَما که بر بستان ظاهره ميروند حين مراجعت به
قدر مقدور سعی می نمايند که از گلهای بستان با خود به ارمغان برند و شما که دعوی
آن داريد که به رضوان جمال قدس معنوی وارد شدهايد، چه علامت و نشان از آن فضای
خوش جانان با خود آوردهايد ؟ آخر اهل بيان را رائحه رحمن شايد و احباب جانان را
نسايم سبحان بايد تا جميع اهل ارض ارياح قميص الهی را از احباب او استشمام
نمايند و آثار حقّ را از باطل چون صبح نورانی از ليل ظلمانی فرق دهند . قسم به
خدا اگر اين معدود قليل به سجيّه الهيّه در بين بريّه حرکت می کردند حال جميع
اهل ارض طائف امر الله و مُقبِل حَرم اللّه بودند .
٢٠٨