ای کنيز خدا ، سمع وديعه رحمان است ، او را از کلمات و اشارات مَن علی الارض
پاک و طاهر و مقدّس ساز تا کلمه الهيّه که از مشرق فم احديّه مشرق است اصغاء
نمائی ، يعنی بشنوی و به مقصود عالميان فائز گردی . اليوم کلّ چه از عباد الله و
چه از اماء در تيه هوی سرگردان و متحيّر ماندهاند مگر نفوسی که به قدرت اسم
اعظم به ذيل سلطان قدم تشبّث نمودهاند . ايشانند جواهر خلق نزد حقّ و مادون اين
نفوس معدوم و هالک . جهد نما تا به سر منزل بقا که مقام عرفان جمال ابهاست فائز
شوی و به انوار امر مستنير گردی .... از عالميان بگسل و به رحمن وصل کن . از
امورات ظاهره و شئونات دنيای دنيّه محزون مباش ، چه که کلّ را فنا اخذ نمايد و
بقا مخصوص حقّ بوده و خواهد بود . عنقريب کلّ به تراب راجع و سلطنت و قدرت و
عظمت و ملک از برای ربّ الارباب خواهد ماند .
٣٤٨