در باديه های عدم بودی
و ترا بمدد تراب امر در عالم ملک ظاهر نمودم و جميع
ذرّات ممکنات و حقائق کائنات را بر تربيت تو گماشتم
چنانچه قبل از خروج از بطن امّ دو چشمه شير منير
برای تو مقرّر داشتم و چشمها برای حفظ تو گماشتم
و حبّ ترا در قلوب القا نمودم و بصرف جود ترا در
ظلّ رحمتم پروردم و از جوهر فضل و رحمت ترا حفظ
فرمودم * و مقصود از جميع اين مراتب آن بود که
بجبروت باقی ما درآئی و قابل بخششهای غيبی ما شوی *
و تو غافل چون بثمر آمدی از تمامی نعيمم غفلت نمودی
و بگمان باطل خود پرداختی بقسمی که بالمرّه فراموش
نمودی و از باب دوست بايوان دشمن مقرّ يافتی و مسکن نمودی *
٣١