... وقتی که اين مظلوم در زير غُلّ و زنجير در ارض
طا بود ، در حالتيکه دو روز بر او گذشت و چيزی بلب
نرسيد و ديناری با او نبود ، در آن حين اغنی العالم
بوده کسيکه غنای او در منتهی درجه فقر حاصل و از
ذلّت و ننگ عالم در سبيل امر مالک قدم دلتنگ و
خجل نه ، تا بوده و هست غم مخور ، سرورها از پی .
دلتنگ مباش ، فرح بیمنتهی از عقب . در نفس
اين عالم ابواب لاتحصی موجود ، انشاء اللّه باصبع
اراده بگشايد و عوالم جديده در اين عالم مشاهده
گردد . او فقير را دوست داشته و دارد و با او مجالس
و مؤانس . اگر بر تراب جالسی غم مخور مالک عرش
با تست ... لذّت بيان رحمن و حلاوتهای آن
تلخیهای دنيای فانيه را مبدّل فرمايد و زائل نمايد ...
١٨٢