... بر اثر قدم غلام قدم گذار و مشی کن و ابداً
از امورات وارده محزون مباش . فو الّذی نفسی
بيده که اگر عوالم لايتناهی الهی منحصر باين
عالم بود و نعمتش مخصوص آنچه در دنيا عند
اهلش مشهود است ، ابدا خود را در بلايای لايحصی
معذّب نمیساختم . فکر در انبيای مقرّبين نما
و در ضرّيکه بر هر يک در سبيل الهی وارد شده .
قسم بقلم قدم که در هر نفسی اقلّ من ذرّه شعور
باشد ، بذکر اين بيان و تفکّر در آن ابدا بدنيا
اعتنا ننمايد و از وجود و فقدانش محزون نگردد ...
١٨٦