از نوم سؤال شده بود . او عالمی است از عوالم
الهيّه و مدلّ و مشعر بر امورات نامتناهيه . از
جمله دليل بر عالمی که بدو و ختم و اوّل و آخر
در او مشاهده نمیشود ، چنانچه حال امری در نوم
مشاهده میشود و بعد از سنين معدودات بعينه
همان ملاحظه میگردد ... اگر تفکّر در او کنی
مطالب لا نهايه ادراک نمائی و همچنين دالّ است
بر حشر و بعث بعد از موت ... انسان فهرست
اعظم و طلسم اقوم است . فهرستی است که در او
مثال کلّ ما خُلِقَ فی الارضِ و السَّماء موجود . و روح
چون از تقييدات عرضيّه و شئونات وهميّه فارغ شود
جميع مراتب را سير نمايد و هر چه فراغتش بيشتر
سيرش شديدتر و ثابت تر و صادق تر است .
٣٥٢