٠٠٠ حقّ را مقدّس از کلّ مشاهده کن . اوست مجلّی
بر کلّ و مقدّس از کلّ . اصل معنی توحيد اينست که
حقّ وحده را مهيمن بر کلّ و مجلّی بر مرايای
موجودات مشاهده نمائيد . کلّ را قائم به او و مستمدّ
از او دانيد . اينست معنی توحيد و مقصود از آن .
بعضی از متوهّمين باوهام خود جميع اشياء را شريک
حقّ نمودهاند و مع ذلک خود را اهل توحيد شمردهاند .
لا و نفسه الحقّ . آن نفوس اهل تقليد و تقييد و تحديد
بوده و خواهند بود . توحيد آنست که يک را يک دانند و
مقدّس از اعداد شمرند نه آنکه دو را يک دانند . و جوهر
توحيد آنکه مطلع ظهور حقّ را با غيب منيع لايدرک
يک دانی . باين معنی که افعال و اعمال و اوامر و
نواهی او را از او دانی من غير فصل و وصل و ذکر و اشاره .
اينست منتهی مقامات مراتب توحيد ...
٦٨