... ناظر باين مباش که احبّای الهی در اين
ايّام بذلّت ظاهره مبتلی شدهاند . اين ذلّت فخر
عزّتهاست . کدام عزّتست اعظم از آنکه لسان قدم
در سجن اعظم بذکر احبّای خود مشغول شود . زود
است که سحاب مانعه خرق شود و شمس کلمه مشرقه
العزّة للّه و لاحبّائه از افق سماء مشيّت مشرق و
طالع گردد . جميع ناس از وضيع و شريف طالب
اين مقام بوده و هستند و لکن بعد از اشراق شمس
حقيقت کلّ ممنوع و محتجب ، مگر نفوسی که بحبل
عنايت حقّ متمسّک شدهاند و منقطعاً عمّا سواه
بشطر احديّه توجّه نمودهاند . حمد کن مقصود امکان
را که به اين شرافت کبری فائز شدی . عنقريب
دنيا و آنچه در اوست مفقود و يبقی العزّة لاحبّاء
ربّک العزيز الکريم .
١٠٠