حال ای عباد از سراج قدس منير صمدانی که در مشکاة عزّ ربّانی مشتعل
و مضیء است خود را ممنوع ننمائيد و سراج حبّ الهی را بدُهن هدايت
در مشکاة استقامت در صدر منير خود بر افروزيد و بزجاج توکّل و
انقطاع از ما سوی اللّه از هبوب انفاس مشرکين حفظش نمائيد ای
بندگان مَثَل ظهور قدس احديّتم مِثلِ بحريست که در قعر و عمق آن
لئالی لطيفه منيره ازيد از احصاء مستور باشد و هر طالبی البتّه
بايد کمر جهد و طلب بسته بشاطی آن بحر در آيد تا قسمت مقدّره در
الواح محتومه مکنونه را علی قدر طلبه و جهده اخذ نمايد حال اگر
احدی بشاطی قدسش قدم نگذارد و در طلب او
قيام ننمايد هيچ از آن بحر و لئالی آن کم شود و يا نقصی بر او
وارد آيد فبئس ما توهّمتم فی انفسکم و ساء ما انتم تتوهّمون ای
بندگان تاللّه الحقّ آن بحر اعظم لجّی و موّاج بسی نزديک و قريب
است بلکه اقرب از حبل وريد . بآنی بآن فيض صمدانی و فضل سبحانی
وَ جود رحمانی و کرم عزّ ابهائی واصل شويد و فائز گرديد ای
بندگان اگر از بدايع جود و فضلم که در نفس شما وديعه گذاردهام
مطّلع شويد البتّه از جميع جهات منقطع شده بمعرفت نفس خود که نفس
معرفت من است پی بريد و از دون من خود را مستغنی بينيد و طمطام
عنايت و قمقام مکرمتم را در خود بچشم ظاهر و باطن چون شمس مُشرقه
از اسم ابهئيّه ظاهر و مشهود بينيد اين مقام امنع اقدس را
بمشتهيات ظنون و هوی و افکيّات وهم و عمی ضايع مگذاريد مَثَل
شما مِثل طيری است که باجنحه منيعه در کمال روح و ريحان در
هواهای خوش سبحان با نهايت اطمينان طيران نمايد و بعد بگمان دانه
بآب و گل ارض ميل نمايد و بحرص تمام خود را بآب و تراب
بيالايد و بعد که اراده صعود نمايد خود را عاجز و مقهور مشاهده
نمايد چه که اجنحه آلوده بآب و گل قادر بر طيران نبوده و نخواهد
بود در اين وقت آن طاير سماء عاليه خود را ساکن ارض فانيه بيند
حال ای عباد پرهای خود را بطين غفلت و ظنون و تراب غلّ و بغضا
ميالائيد تا از طيران در آسمانهای قدس عرفان محروم و ممنوع
نمانيد ای عباد لئالی صدف بحر صمدانی را از کنز علم و حکمت
ربّانی بقوّه يزدانی و قدرت روحانی بيرون آوردم و حوريّات غرف
ستر و حجاب را در مظاهر اين کلمات محکمات محشور نمودم و ختم
اناء مسک احديّه را بيد القدرة
مفتوح نمودم و روائح قدس مکنونه آنرا بر جميع ممکنات مبذول داشتم
حال مع جميع اين فيوضات منيعه محيطه و اين عنايات مُشرقه لميعه
اگر خود را منع نمائيد ملامت آن بر انفس شما راجع بوده و خواهد ود ...