مقام ديگر مقام تفصيل و عالم خلق و رتبه حدودات بشريّه است
در اين مقام هر کدام را هيکلی معيّن و امری مقرّر و ظهوری مقدّر
و حدودی مخصوص است چنانچه هر کدام باسمی موسوم و بوصفی موصوف و
بامری بديع و شرعی جديد مأمورند چنانچه ميفرمايد : (١) " تِلکَ
الرُّسُلُ فَضَّلنَا بَعْضَهُمْ عَليَ بَعْضٍ مِنهُمْ مَنْ
کَلَّم اللّهُ وَ رَفَعَ بَعضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَ آتَيْنَا عِيسَی
ابْنَ مَرْيَمَ البَيّنَاتِ و أيَّدنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ "
نظر باختلاف اين مراتب و مقامات است که بيانات و کلمات مختلفه از
آن ينابيع علوم سبحانی ظاهر ميشود و الّا فی الحقيقه نزد عارفين
معضلات مسائل الهيّه جميع در حکم يک کلمه مذکور است چون اکثر ناس
اطّلاع بر مقامات مذکوره نيافتهاند اينست که در کلمات مختلفه آن
هياکل متّحده مضطرب و متزلزل ميشوند باری معلوم بوده و خواهد بود
که جميع اين اختلافات کلمات از اختلافات مقاماتست اينست که در
مقام توحيد و علوّ تجريد اطلاق ربوبيّت و الوهيّت و احديّت صرفه
و هُويّه بحته بر آن جواهر وجود شده و ميشود زيرا که
________________________________________________________
)۱( - سورة البقرة - آيه ۲۵۳
جميع بر عرش ظهور اللّه ساکنند و بر کرسی بطون اللّه واقف يعنی
ظهور اللّه بظهورشان ظاهر و جمال اللّه از جمالشان باهر چنانچه
نغمات ربوبيّه از اين هياکل احديّه ظاهر شد و در مقام ثانی که
مقام تميز و تفصيل و تحديد و اشارات و دلالات ملکيّه است عبوديّت
صرفه و فقر بحت و فنای باتّ از ايشان ظاهر است چنانچه ميفرمايد
" انّی عبد اللّه و ما انا الّا بشر مثلکم "
... و اگر شنيده شود از مظاهر جامعه " انّی انا اللّه " حق است و
ريبی در آن نيست چنانچه بکرّات مبرهن شد که بظهور و صفات و اسمای
ايشان ظهور اللّه و اسم اللّه و صفة اللّه در ارض ظاهر اينست که
ميفرمايد : (١) " وَ مَا رَمَيْتَ إذْ رَمَيْتَ وَلکِنَّ اللّهَ
رَمَی " و همچنين : (٢) " اِنَّ الّذينَ يُبَايِعُونَکَ انَّما
يُبَايِعُونَ اللّهَ " و اگر نغمه " انّی رسول اللّه " برآرند اين
نيز صحيح است و شکّی در آن نه چنانچه ميفرمايد (٣) " مَا کَان
محمّدٌ أَبا أحدٍ مِنْ رِجالِکمْ وَلکِنْ رَسُولَ اللّهِ " و در
اين مقام همه مُرسلند از نزد آن سلطان حقيقی و کينونت ازلی و اگر
جميع ندای " انا خاتم النبيّين " بر آرند آنهم حق است و شبهه را
راهی نه و سبيلی نه زيرا که جميع حکم يک ذات و يک نفس و يک روح و
يک جسد و يک امر دارند و همه مظهر بدئيّت و ختميّت و اوّليت و
آخريّت و ظاهريّت و باطنيّت آن روح الارواح حقيقی و ساذج السّواذج
ازليند و همچنين اگر بفرمايند " نحن عباد اللّه " اين نيز ثابت و
ظاهر است چنانچه بظاهر در منتهی رتبه عبوديّت ظاهر شدهاند احدی را
يارای آن نه که به آن نحو از عبوديّت در امکان ظاهر شود اينست که
از آن جواهر وجود در مقام استغراق در بحار قدس صمدی و ارتقاء
______________________________________________________________
)۱( -سورة الانفال - آيه ۱۷ )۲( - سورة الفتح -آيه ۱۰ )۳( - سورة الاحزاب -آيه ۴۰
بمعارج معانی سلطان حقيقی اذکار ربوبيّه و الوهيّه ظاهر شد اگر
درست ملاحظه شود در همين رتبه منتهای نيستی و فنا در خود مشاهده
نمودهاند در مقابل هستی مطلق و بقای صرف که گويا خود را معدوم
صرف دانستهاند و ذکر خود را در آن ساحت شرک شمردهاند زيرا که مطلق
ذکر در اين مقام دليل هستی و وجود است و اين نزد واصلان بس خطا
چه جای آنکه ذکر غير شود و قلب و لسان و دل و جان بغير ذکر جانان
مشغول گردد و يا چشم غير جمال او ملاحظه نمايد و يا گوش غير
نغمه او شنود و يا رجل در غير سبيل او مشی نمايد ...