در قرون اولی تفکّر نما هر هنگام که آفتاب عنايت الهی
از افق ظهور طالع شد ناس بر اعراض و اعتراض قيام نمودند و نفوسی که
پيشوای خلق بودند لم يزل و لايزال ناس را از توجّه ببحر اعظم منع
مينمودند خليل زمان را بفتوای علمای عصر بنار انداختند و کليم را
بکذب و افترا نسبت دادند در روح تفکّر نما مع آنکه بکمال رأفت و
شفقت ظاهر شد بشأنی بر ضد آن جوهر وجود و مالک غيب و شهود قيام
نمودند که مقرّ سکون از برای خود نيافت در هر يوم بشطری توجّه
فرمود و در محلّی ساکن شد در خاتم انبياء روح ما سواه فداه نظر
نما که بعد از القای کلمه مبارکه توحيد از علمای اصنام و يهود
بر آن سلطان وجود چه وارد شد لعمری ينوح القلم و يصيح الأشياء
بما ورد عليه من الّذين نقضوا ميثاق اللّه و عهده و انکروا
برهانه و جادلوا بآياته کذلک نقصّ لک ما قضی من قبل لتکون من
العارفين مظلوميّت انبيا و اصفيا و اوليای الهی را استماع نمودی
تفکّر نما که سبب چه بود و علّت چه در هيچ عهد و عصری انبياء از
شماتت اعداء و ظلم اشقياء و اعراض علماء که در لباس زهد و تقوی
ظاهر بودند آسودگی نيافتند در ليالی و ايّام ببلايائی مبتلا
بودند که جز علم حق جلّ جلاله احصا ننموده و نخواهد نمود حال در
اين مظلوم ملاحظه کن مع آنکه بآيات بيّنات ظاهر شده و آنچه در ارض
واقع گشته از قبل بکمال تصريح خبر داده و مع آنکه از اهل علم نبوده و بمدارس نرفته
و مباحث نديده فنون و علوم ربّانيّه بمثابه غيث هاطل ما بين عباد
نازل و جاری شده چگونه بر اعراض و اعتراض قيام نمودند اکثر ايّام
در دست اعداء مبتلا و در آخر بظلم مبين در اين سجن عظيم ساکن
انشاء اللّه ببصر حديد و قلب منير در آنچه از قبل و بعد ظاهر
شده نظر نمائی و تفکّر کنی تا آگاه شوی بر آنچه اليوم اکثر خلق
از آن غافلند انشاء اللّه از نفحات ايّام الهی محروم نمانی و
از فيوضات نامتناهيه ممنوع نشوی از عنايت حق از بحر اعظم که
اليوم باسم مالک قدم در عالم ظاهر است بياشامی و بر امر اللّه
مثل جبل ثابت و راسخ و مستقيم مانی قل سبحانک يا من اعترف
الاولياء بعجزهم عند ظهورات قدرتک و اقرّ الاصفيآء بفنائهم لدی
بروزات انوار شمس بقائک اسئلک بالاسم الّذی به فتح باب السّمآء
و انجذب الملأ الاعلی بان تؤيّدنی علی خدمتک فی ايّامک و
توفّقنی علی العمل بما امرتنی به فی کتابک ای ربّ انت تعلم ما
عندی و لا اعلم ما عندک انّک انت العليم الخبير .