و اينکه سؤال از خلق شده بود بدانکه لم يزل خلق بوده
و لايزال خواهد بود لا لاوّله بداية و لا لآخره نهاية اسم الخالق
بنفسه يطلب المخلوق و کذلک اسم الربّ يقتضی المربوب و
اينکه در کلمات قبل ذکر شده کان الهاً و لا مألوه و ربّا و لا
مربوب و امثال ذلک معنی آن در جميع احيان محقّق و اين همان کلمه
ايست که ميفرمايد کان اللّه و لم يکن معه من شیء و يکون بمثل ما قد
کان و هر ذی بصری شهادت ميدهد که الآن ربّ موجود و مربوب مفقود
يعنی آن ساحت مقدّس است از ما سوی و آنچه در رتبه ممکن ذکر
ميشود محدود است بحدودات امکانيّه و حق مقدّس از آن ، لم يزل
بوده و نبوده با او احدی نه اسم و نه رسم و نه وصف و لايزال
خواهد بود مقدس از کلّ ما سويه مثلاً ملاحظه کن در حين ظهور
مظهر کلّيّه قبل از آنکه آن ذات قدم خود را بشناساند و بکلمه
امريّه تنطّق فرمايد عالم بوده و معلومی با او نبوده و همچنين
خالق بوده و مخلوقی با او نه چه که در آن حين قبض روح از کلّ ما
يصدق عليه اسم شیء ميشود و اينست آن يومی که ميفرمايد لِمَن
الملک اليوم و نيست احدی مجيب ...