همه اينها مهتدی و مقرّ و مذعن گشتند برای آن شمس ظهور بقسمی
که اکثری از مال و عيال گذشتند
_________________________________________________________
)۱( - سوره هود -آيه ۲۷
و برضای ذی الجلال پيوستند و از سر جان برای جانان برخاستند و
انفاق نمودند بجميع آنچه مرزوق گشته بودند بقسمی که سينههاشان
محلّ تيرهای مخالفين گشت و سرهاشان زينت سنان مشرکين چنانچه ارضی
نماند مگر آنکه از دم اين ارواح مجرّده آشاميد و سيفی نماند مگر
آنکه بگردنهاشان ممسوح گشت و دليل بر صدق قولشان فعلشان بس آيا
شهادت اين نفوس قدسيّه که باين طريق جان در راه دوست دادند که
همه عالم از ايثار دل و جانشان متحيّر گشتند کفايت نميکند برای
اين عبادی که هستند و انکار بعضی عباد که دين را بدرهمی دادند و
بقا را بفنا تبديل نمودند و کوثر قرب را بچشمههای شور معاوضه
کردند و بجز اخذ اموال ناس مرادی نجويند چنانچه مشاهده ميشود کلّ
بزخارف دنيا مشغول شدهاند و از ربّ اعلی دور مانده ، حال انصاف
دهيد که شهادت اينها مقبول و مسموع است که قولشان و فعلشان موافق
و ظاهرشان و باطنشان مطابق بنحويکه " تاهت العقول فی افعالهم و
تحيّرت النّفوس فی اصطبارهم و بما حملت اجسادهم " و يا شهادت اين
معرضين که بجز هوای نفس نَفَسی برنيارند و از قفس ظنونات باطله
نجاتی نيافتهاند و در يوم سر از فراش برندارند مگر چون خفاش
ظلمانی در طلب دنيای فانيه کوشند و در ليل راحت نشوند مگر در
تدبيرات امورات دانيه کوشند بتدبير نفسانی مشغول گشته و از تقدير
الهی غافل شدهاند روز بجان در تلاش معاشند و شب در تزئين اسباب
فراش آيا در هيچ شرع و ملّتی جائز است که باعراض اين نفوس محدوده
متمسّک شوند و از اقبال و
تصديق نفوسی که از جان و مال و اسم و رسم و ننگ و نام در رضای حق
گذشتهاند اغفال نمايند ...