حضرت بهاءالله
مرجع  کتب و آثار بهائی جامعه بين المللی بهائی
 
  رسالهء مدنيّه
۱۴۱ :صفحات :ناشر حضرت عبدالبهآء :صاحب اثر
 
 « صفحه بعد |محتوياتصفحه قبل » 
  رفتن به صفحه مورد نظر   اجرا    دريافت‌نسخه نسخه ورد نسخه اکروبات
 صفحه ٩١-١٠٥   
      
 

صفحات ۹۱-۱۰۵

 
عاقبت جهلهء يونان بر آن واقف اسرار حکمت اعتراض نموده بر قتلش قيام نمودند و پادشاه يونان را اهالی مجبور ساخته در مجلس سقراط را پيالهء سم بچشانيدند . باری مختصر اينکه بعد از آنکه ملّت اسرائيليّه در جميع مراتب تمدّن ترقّی نمود و بمنتهی درجهء سعادت فائز گشت قليلا قليلا اسّ اساس ديانت و شريعت موسويّه را فراموش ٩٢ نموده بعادات رسميّه و اطوار غير مرضيّه مشغول شدند . در زمان رحبعام پسر حضرت سليمان در بنی اسرائيل اختلاف عظيمی واقع شد . ياربعام که از افراد اسرائيليان بود سر سلطنت برداشت و عبادت اصنام را بنا گذاشت . چند قرن محاربه بين رحبعام و ياربعام و سلاله‌شان واقع گشت و قبائل يهود مختلف و متفرّق شدند . بالاختصار از اينکه معنی شريعة اللّه را فراموش نموده بتعصّبات جاهليّه و خصائل غير مرضيّهء بغی و طغيان متّصف شدند و علماشان لوازم حقيقيّهء انسانيّهء مندرجه در کتاب مقدّس را نسياً منسيّاً انگاشته در فکر منافع ذاتيّهء خود افتادند و ملّت را بمنتهی درجهء غفلت و جهالت مبتلا کردند . از ثمرهء اعمالشان آن عزّت پايدار بمنتهی درجهء ذلّت مبدّل گشت و ملوک فرس و يونان و رومان مسلّط بر ايشان گشته رايت استقلالشان سرنگون شد جهالت و نادانی و نکبت و خود پرستی رؤسای دينيّه و احبارشان مجسّم گشته بصورت بختنصّر ملک بابل ٩٣ مبعوث شده بکلّی بنيان اسرائيليان را بر انداخت . بعد از قتل عام و غارت و هدم بيوت و قلع اشجار آنچه از بقيّة السّيوف باقی ماند اسير کرده ببابل برد . بعد از هفتاد سنه اولاد اسراء مرخّص شده مراجعت به بيت المقدس نمودند . حزقيا و عُزَير عليهما السّلام مجدّداً تأسيس اساس کتاب مقدّس را نمودند يوماً فيوماً ملّت اسرائيليّه ترقّی نموده صبح نورانی اعصار اوّليّه لائح گشت . بعد از مدّتی قليل باز اختلافات عظيمه در اطوار و افکارشان واقع همم علمای يهود متوجّه اغراض نفسانيّه گشت و اصلاحات جاريهء زمان عُزَير عليه السّلام بروش و احوال فاسده تبديل شد . کار بجائی انجاميد که عساکر ملوک و جمهوريّت رومان مراراً و کراراً ممالک اسرائيليانرا فتح نمودند . بالاخره طيطوس قهرمان که سردار رومان بود بلاد متوطّنهء يهود را با خاک يکسان نمود بقسمی که جميع رجال را قتل و نساء و اولاد را اسير و بيوترا هدم و اشجار را قطع و کتب را ٩٤ حرق و اموال را نهب و بيت المقدس را چون تلّ خاکستر نمود . و بعد از اين مصيبت کبری ستارهء حکومت بنی اسرائيليان در مغرب نيستی متواری شد و تا بحال بر اين منوال اين ملّت مضمحل گشته در اطراف عالم پراکنده‌اند ( و ضُرِبَت عليهم الذِّلَّةُ و المسکنة ) . و اين مصيبتين اعظمين بختنصّر و طيطوس در قرآن مجيد مذکور ( و قضينا الی بنی اسرائيل فی الکتاب لتفسدنَّ فی الارض مرّتين و لتعلنَّ علوّاً کبيراً فاذا جاء وعد أولاهما بعثنا عليکم عباداً لنا أولی بأس شديد فجاسوا خلال الدّيار و کان وعداً مفعولاً ) تا آنکه ميفرمايد (فاذا جاء وعد الآخرة ليسوؤا وجوهکم و ليدخلوا المسجد کما دخلوه أوّل مرّة و ليتبّروا ما علوا تتبيراً). باری مقصود اينکه ملاحظه شود که ديانت حقيقيّه چگونه سبب تمدّن و عزّت و سعادت و علوّ منزلت و معارف و ترقّی طوائف ذليلهء اسيرهء حقيرهء جاهله ميشود و چون بدست علماء جاهل متعصّب افتد از سوء استعمال چنين ٩٥ نورانيّت عظمی بظلمت دهماء تبديل ميشود . و چون دفعهء ثانيه علائم و آثار تشتّت و ذلّت و نيستی و مقهوريّت طائفهء اسرائيليان نمودار شد نفحات طيّبهء قدسيّهء روح اللّه بر شواطی نهر اردن و خطّهء جليل ساطع گشت و ابر رحمت برخاست و بر آن ديار امطار روحانيّت کبری مبذول داشت . و از رشحات و طفحات بحر اعظم برّيّهء قدس برياحين معرفة اللّه معطّر گرديد و جوامع الحان جليل انجيل بمسامع اهل صوامع ملکوت در آمد و بنفس مسيحائی نفوس ميّته سر از قبر غفلت و جهالت برداشته بحيات ابديّه فائز گشتند . در مدّت سه سال آن نيّر اوج کمال در دشت و صحراء اورشليم و فلسطين حرکت نموده کلّ را بصبح هدايت دلالت ميفرمودند و باخلاق روحانيّه و صفات مرضيّه تربيت مينمودند . و اگر ملّت اسرائيليّه بآن جمال نورانی اقبال نموده کمر خدمت بر اطاعت می بستند بروائح جان بخش روح اللّه بروحی تازه و فتوحی بی اندازه مؤيّد ميگشتند . ٩٦ و لکن چه فائده که کلّ اعراض نمودند و بر اذيّت آن معدن علم لدنّی و مهبط وحی الهی برخاستند الّا معدودی قليل که متوجّهاً الی اللّه از شئون ظلمانيّهء امکان مقدّس شده قصد معارج لامکان نمودند . خلاصه جميع بليّات شديده بر آن مشرق الطاف الهيّه وارد بقسمی که اقامت و استقرار در قريه ای ممکن نبود . با وجود اين عَلَمِ هدايت کبری مرتفع و اساس تمدّن اخلاق انسانيّه که اصول مدنيّت جامعه است مؤسّس گشت . در فصل پنجم آيهء سی و هفتم از انجيل متّی نصيحتی ميفرمايد که ترجمه‌اش اين است : در بدی و شرور و اذيّت مقابلهء بالمثل ننمائيد اگر نفسی برطرف ايمن روی تو طپانچه ای زند طرف ايسر را برگردان . و همچنين در آيهء چهل و سيم ميفرمايد : شنيده‌ايد که گفته شده است قريب خود را دوست دار و دشمنت را بعداوت ميازار و امّا من چنين ميگويم دشمنانتان را دوست داريد و ذکر خير کنيد بدگويان خود را و مبغضانتانرا احسان نمائيد و نفوسيکه شما را ٩٧ اذيّت و طرد مينمايند ايشانرا دعا نمائيد تا بمنزلهء فرزند پروردگار آسمانی باشيد چه که آفتاب او بر گنه‌کار و نيکوکار هر دو مشرق و ابر رحمت او بر ستمکار و ابرار هر دو ممطر . زيرا اگر دوستان خود را دوست داريد چه اجر و مزيّتی از برای شماست ؟ آيا مأمورين اخذ اعشار اغلال چنين نمی نمايند ؟ و تعليمات آن مطلع حکمت الهيّه از اين قبيل بسيار . فی الحقيقه نفوسی که باين صفات مقدّسه متّصف گردند جواهر وجود و مطالع تمدّن حقيقی هستند . خلاصه آن حضرت شريعت مقدّسه را بر روحانيّت صرفه و اخلاق حسنه تأسيس و نفوس مؤمنه را روش و مسلک خاصّی که جوهر حيات عالم است تعيين فرمودند چنانچه آن مظاهر هُدی ولو در ظاهر باعظم نقمت و عقوبت ظالمين مبتلا شدند ولکن فی الحقيقه از ظلمات خذلان يهود نجات يافته در صبح ابداع بانوار عزّت سرمديّه مشرق و لائح گشتند و آن ملّت جسيمهء يهود معدوم و مضمحل شدند و لکن اين ٩٨ نفوس معدوده چون بظلّ شجرهء مبارکهء عيسويّه شتافتند فی الحقيقه هيئت عموميّهء عالم را تبديل نمودند . در آن زمان جميع اهالی اقاليم عالم در منتهی درجهء تعصّب و نادانی و حميّت جاهليّه و شرک بوحدانيّت الهيّه بودند مدّعی اعتقاد بوحدانيّت جز شرذمهء قليلهء يهود نه و آنان نيز بکلّی مخذول و منکوب و اين نفوس مبارکه بترويج امری قيام نمودند که مغاير و مضادد آراء جميع هيئت بشريّه بود . و کلّ ملوک چهار قطعه از قطعات خمسهء عالم بر اضمحلال ملّت عيسويّه باتمّ عزم برخاستند مع ذلک عاقبت اکثری بجان و دل در ترويج دين الهی شتافتند و کلّ ملل اوروپ و بسياری از طوائف آسيا و افريک و بعضی متمکّنين جزائر بحر محيط در ظلّ کلمهء توحيد جمع شدند . حال ملاحظه نمائيد که آيا در وجود از هر جهت اساسی اعظم از ديانت خلق شده و يا خود امری محيط بر آفرينش چون اديان الهی متصوّر گردد و يا امری وسيلهء محبّت و الفت و اتّحاد و يگانگی تامّ چون ايمان ٩٩ بعزيز علّام بوده و يا خود اساس تربيت عموم در جميع اخلاق جز شرائع سماويّه مشهود گشته صفاتيکه حکما در منتهی درجهء فلسفه بآن فائز و خصاليکه در اعظم درايج کمال بدان متّصف بودند ؟ مؤمنين باللّه در بدايت تصديق و ايمان مظهر آن شيم مرضيّهء انسانيّه ميگرديدند . ملاحظه کنيد نفوسيکه سلسبيل هدايت را از ايادی الطاف روح اللّه نوشيدند و در ظلّ انجيل مستظلّ گشتند بچه درجه از اخلاق واصل گشتند که جالينوس حکيم مشهور با وجود آنکه از ملّت مسيحيّه نبود مع ذلک در ستايش مؤمنين باللّه در شرح جوامع کتاب افلاطون که در سياست مدن تصنيف نموده مرقوم است که بعينه ترجمهء آن اينست : جمهور ناس سياق اقوال برهانيّه را ادراک نتوانند و از اين جهت محتاج کلمات رموزيّه از اخبارات ثواب و عقاب در دار آخرتند . و دليل بر ثبوت اين مطلب آنکه اليوم مشاهده ميکنيم قوميرا که مسمّی بنصاری‌اند و بثواب و عقاب آخرت معتقد ١٠٠ و مؤمن و از اين طايفه افعال حسنه صدور مينمايد مثل افعال نفسی که فيلسوف حقيقی است چنانچه جميع ما عيانا مشاهده مينمائيم که از موت مخافتی ندارند و از کثرت حرص و اشتياقشان بعدل و انصاف از متفلسفين حقيقی محسوبند (انتهی کلام جالينوس) . و مقام فيلسوف در آن زمان و بعقيدهء جالينوس مقامی بود که اعظم از آن در ابداع تصوّر نمينمود . ملاحظه نمائيد که قوّهء نورانيّهء روحانيّهء اديان الهيّه جمهور متديّنين را بدرجه ای از کمالات فائز ميفرمايد که مثل جالينوس حکيم با وجود آنکه از افراد آن ملّت نبود چنين شهادت ميدهد . و از آثار اين اخلاق حسنه اهل انجيل در آن ازمنه و اعصار تشبّث بخيرات و اعمال صالحات نمودند و بيمارستانها و دار الشّفاها و مواضع خيرات تأسيس شد چنانچه اوّل شخصيکه در ممالک رومان محلّات عموميّه بجهت معالجهء مساکين و مجروحين بی پرستار بنيان نهاد ملک قسطنطين است . و اين پادشاه عظيم اوّل ملکيست ١٠١ از ملوک رومان که بر نصرت امر حضرت روح اللّه قيام فرمود و بکمال همّت در ترويج اساس انجيل جان فدائی نمود و سلطنت رومانرا که فی الحقيقه عبارت از صرف اعتساف بود در نقطهء عدل و اعتدال مستقرّ و مرکوز گردانيد و اسم مبارکش در فجر تواريخ چون ستارهء سحری درّی و درخشنده است و صيت بزرگواريش در جهان مدنيّت و شأن وردِ زبان جميع فرق مسيحائی . خلاصه از برکت تربيت نفوس مقدّسهء که بر ترويج تعليمات انجيليّه قيام نمودند چه اساس متين اخلاق حسنه در جهان در آن زمان تأسيس شد چه بسيار مکاتب و مدارس و بيمارستانها و محلّات و مکتبها بجهت تربيت اولاد ايتام و فقراء تأسيس شد و چه بسيار نفوس که منافع ذاتيّهء خود را ترک نموده ( ابتغاءً لمرضات اللّه ) اوقات عمر را صرف تعليم و تربيت عموم نمودند . و لکن در زمانيکه طلوع صبح نورانی جمال احمدی قريب شد زمام امور جمهور مسيحيّين در دست قسّيسين ١٠٢ جاهله افتاد بکلّی آن نسائم رحمانيّه از مهبّ عنايت منقطع شد و احکام انجيل جليل که اسّ اساس مدنيّت عالم بود از سوء استعمال و حرکت نفوسيکه بظاهر آراسته و بباطن کاسته بودند ساقط النّتيجه گشت . چنانچه جميع مورّخين مشهور از اهالی اوروپ در بيان کيفيّت احوال و اطوار و سياست و تمدّن و معارف و جميع شئون قرون قديمه و قرون وسطی و قرون جديده ذکر نموده‌اند که قرون عشرهء وسطی که عبارت از بدايت قرن سادس ميلاد الی نهايت قرن خامس عشر است ممالک اوروپ در منتهی درجهء توحّش و عدم مدنيّت از جميع شئون بود . و باعث اصلی آن آنکه رهابين که باصطلاح اهالی اوروپ رؤسای روحانی دينی بودند از عزّت ابديّهء اتّباع اوامر مقدّسه و تعليمات سماويّهء انجيل غافل گشته با ارکان حکومت دنيوی آن زمان که در کمال ظلم و طغيان بودند اتّفاق نموده و از عزّت پايدار چشم پوشيده در منافع موقّتهء فانيه و اغراض ١٠٣ نفسانيّهء يکديگر کمال سعی و کوشش را مجری ميداشتند . تا آنکه بالاخره امر بجائی رسيد که عموم اهالی در دست اين دو فريق اسير صرف ماندند و اين احوال و اطوار سبب هدم اسّ اساس ديانت و انسانيّت و مدنيّت و سعادت اهالی اوروپ گشت . و چون روائح طيّبهء نفحات روحانيّهء روح اللّه در آفاق امکان از اعمال و افکار ناشايسته و نيّات غير لائقهء رؤسا زائل گشت و ظلمت جهل و نادانی و اخلاق غير مرضيّه عالم را احاطه نمود فجر اميد دميد و موسم ربيع الهی رسيد ابر رحمت برخاست و نسائم جان بخش از مهبّ عنايت وزيد شمس حقيقت از افق حجاز و يثرب در نقطهء محمديّه اشراق فرمود و بر آفاق ممکنات انوار عزّت سرمديّه مبذول داشت اراضی قابليّات تبديل گشت ( و أشرقت الارض بنور ربّها ) تفسير شد جهان جهانی تازه و جسم ميّت امکان بروحی بی اندازه فائز گشت بنيان ظلم و جهل منهدم شد و ايوان بلند علم و عدل بلند ١٠٤ و متعالی گشت بحر مدنيّت بخروشيد و انوار معارف بدرخشيد . اقوام و طوائف متوحّشهء اقليم حجاز قبل از اشتعال سراج وهّاج نبوّت کبری در زجاجهء بطحا جاهلترين قبائل و متوحّشترين طوائف عالم بودند و سير مذمومه و عوائد موحشه و خون خواری و اختلافات و معادات آن اقوام در کلّ کتب و صحائف تاريخيّه مذکور حتّی طوائف متمدّنهء عالم در آن زمان قبائل اعراب يثرب و بطحا را از نوع بشر نمی شمردند . لکن بعد از طلوع نيّر آفاق در آن خطّه و ديار از تربيت آن معدن کمال و مهبط وحی ذی الجلال و فيوضات شريعت مقدّسهء الهيّه در مدّت قليله در ظلّ کلمهء وحدانيّت جمع شده اين جمهور اشخاص متوحّشه در جميع مراتب انسانيّه و کمالات بشريّه چنان ترقّی نمودند که کلّ ملل عالم در آن عصر مبهوت و متحيّر گشتند . طوائف و قبائل و ملل عالم که دائماً اعراب را سُخريّه و استهزاء مينمودند و جنس بيفصل ميشمردند بکمال اشتياق بموطن و ممالک ١٠٥ عرب آمده تحصيل فضائل انسانيّه و اقتباس علوم سياسيّه و اکتساب معارف و مدنيّت و تعلّم فنون و صنائع مينمودند . آثار تربيت مربّی حقيقی را در امور محسوسه ملاحظه کنيد که اشخاصی که از کثرت توحّش و نادانی در زمان جاهليّه دختران هفت سالهء خود را زنده زير خاک مينمودند و چنين امريرا که از انسان گذشته طبيعت حيوان نيز از آن متنفّر و متبرّی از شدّت جهالت منتهی رتبهء حميّت و غيرت ميشمردند اين چنين اشخاص نادان از فيوضات تربيت ظاهرهء آن بزرگوار بدرجه ای رسيدند که ممالک مصر و سريان و شام و کلدان و عراق و ايرانرا فتح نموده جميع مهامّ امور چهار اقليم عالم را منفرداً اداره نمودند .
 « صفحه بعد |محتوياتصفحه قبل » 
 
 

جستجو

صاحبان آثار
حضرت بهاءالله
حضرت باب
حضرت عبدالبهاء

حضرت ولی امرالله
بيت العدل اعظم

مجموعه آثار مباركه

مؤلفين ديگر
عناوين آثار
بترتيب اسم صاحب اثر
بترتيب حروف الفبا
زبانها
فارسی
عربي
English
سايتهای وابسته
عالم بهائی
توجه: دوستان عزيزى كه مايل به كسب اطلاعات بيشترى درباره آئين بهائى هستند ميتوانند به تارنماهاى ذيل مراجعه فرمايند. در اينجا لازم ميدانيم كه توجه دوستان را به اين نكته جلب نمائيم كه ذكر آدرس اين وب سايتها فقط جنبه اطلاعاتى داشته و بدان معنى نيست كه محتويات آنها مورد تاييد و يا تصويب جامعه بين المللى بهائى قرار گرفته است
ارتباط با ما | درباره اين سايت | نقشه سايت | اطلاعات خصوصى | شرايط استفاده
تمام حقوق محفوظ. جامعه بين المللی بهائی  ۲۰۰۸