ابتلايم در بين ملل و دول دليلی است قوی
و حجّتيست محکم . در مدّت بيست سنه شربت
آبی براحت ننوشيدم و شبی نياسودم . گاهی در
غلّ و زنجير و گاهی گرفتار و اسير . و اگر ناظر به
دنيا و ماعليها بوديم ، هرگز باين بلايا گرفتار
نمی شديم ... اميدوارم که از نفحات مقدّس اين
ايّام نفوسی ظاهر شوند که عالم و ما فيها را بفَلسی
نخرند و عری از کلّ ماسواه بشطر اللّه ناظر شوند
و جان دادن در سبيل رحمن را اسهل شیء شمرند
و از اعراض معرضين از صراط نلغزند و در ظلّ
دوست مقرّ گزينند ... تاللّه حوريّات غرفات اعلی
از شوق لقای اين نفوس نيارامند و اهل ملأ بقا
از اشتياق نياسايند .
١٢٦