توحيد بديع مقدّس از تحديد و عرفان موجودات
ساحت عزّ حضرت لايزالی را لايق و سزاست که لم
يزل و لايزال در مکمن قدس اجلال خود بوده و فی
ازل الازال در مقعد و مقرّ استقلال و استجلال خود
خواهد بود . چقدر غنی و مستغنی بوده ذات منزّهش
از عرفان ممکنات و چه مقدار عالی و متعالی خواهد
بود از ذکر سکّان ارضين و سماوات . از علوّ جود بحت
و سموّ کرم صرف در کلّ شیء ممّا يشهد و يری آيه عرفان
خود را وديعه گذارده تا هيچ شيئی از عرفان حضرتش
علی مقداره و مراتبه محروم نماند و آن آيه ، مرآت
جمال اوست در آفرينش و هر قدر سعی و مجاهده در
تلطيف اين مرآت ارفع امنع شود ظهورات اسماء و
صفات و شئونات علم و آيات در آن مرآت منطبع و
مرتسم گردد علی مقام يشهد کلّ شیء فی مقامه و يعرف
کلّ شیء حدّه و مقداره و يسمع عن کلّ شیء علی انّه لا اله الّا هو .
٨٩